امد آن عباس مير صادقان..........
وان علمدار سپاه عاشقان...........
از تف عشق و عطش بريان شده.............
شاه دين بر حال او گريان شده.............
چشم از جان جهاني دوخته...........
از برادر عاشقي اموخته..........
هر كه را باشد حسين استاد عشق..........
لاجرم داده به كلي داد عشق..........
ميزد از عشق برادر يك تنه...........
خويشتن از ميسره بر ميمنه............
كافري ناگه درامد از قفا...........
دست راست او بكرد از تن جدا..........
گفت اي دست، فتادي خوش بيفت.........
تيغ را بر دست ديگر داد و گفت..........
امدم تا سر ببازم دست چيست؟..........
مست كز سيلي گريزد مست نيست...........
صفحات انتظار طبق وعده براي ادينه به روز شد............
التماس دعا..............
اللهم عجل لوليك الفرج